ملورینملورین، تا این لحظه: 4 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

ملورین نامه

تابستان 1398؛ اول مردادماه؛ پا به دنیا گذاشتم و ملورین نامه روزهای زندگیمه...

بهار

اولین بهار زندگیم...... اون مهمون ناخونده ی زشت که دیگه زیادی لوس شده هنوزم نرفته خونشون..... همچنان توی خونه ایم..... عمو نوروز که اومد و ندیدمش..... میخواستم بهار خانم رو ببینم که #در_خانه_بمانیم ...... اما یه روز...... بهار اومد خونمون..... با همه قشنگیاش..... با عطر خوشش..... و شادیاش.... ...
15 ارديبهشت 1399

کرونا

#کرونا_را_شکست_میدهیم....... خب از کجا شروع کنیم...... با این باید چیکار کنم؟؟؟؟..... بیا جلو تا شکستت بدم.... برو از خیابونامون بیرون.... ما دیگه توی خونه خسته شدیم.....   ...
2 ارديبهشت 1399

نه ماهگی

نه تا ستاره کنار همدیگه خبر از نه ماهه شدنم میدند...... میتونم بشینم ، بغلطم، بچرخم، سینه خیز عقب عقب برم ، نشسته جلو جلو برم ، روروک سواری کنم...... اون غول کوچکه هنوز نرفته و ما خسته شدیم... قد و وزنمم به خاطر کرونا و در خانه میمانیم نگرفتم.... ...
1 ارديبهشت 1399
1